شرنگیات 42
چندی است به صرافت افتادم تا مطلبی درباره بلوغ مدیریتی آماده کنم که متاسفانه فرصتی فراهم نشده است.متاسفانه در این حوزه منابع نداریم ( درمنابع غربی که این موضوع به واسطه نظام مدیریتی و رشد یافته غریب است.) و البته معضل و مشکل بسیار.جالب آن است که این آفت را گاها با سبک رهبری و .. توجیه می کنند.تقسیم بندی تجربی ام از بلوغ مدیریتی اینگونه می گردد:
- مرحله طفولیت
- هوش هیجانی پایین
- تمرکز بر سیاستهای تنبیه ای
- انعطاف ناپذیری در فعالیتها
- ادبیات نسنجیده و ناپخته
- استفاده بیش از حد اتوریته سلسله مراتب
- میدان دادن به تملق و چاپلوسی
- ظاهر سازی و ظاهر بینی و ظاهر کاری
- اولویت بر منافع غیر سازمانی
- اتلاف و اسراف منابع
- پژمرده سازی سازمان
- مرحله نوجوانی و آستانه بلوغ
- بلوغ
عزیزی امروز تماس گرفت و از فساد منابع و معادل لاتینش سراغ گرفت.البته منشا سوال بیش از آنکه علمی باشد جنبه دیگری داشت که جای پرداختن به آن اینجا میسر نیست . اما اشاره اش به سالها قبل بر می گشت و منشوری منتج از نهج البلاغه که باعنوان مظاهر فساد سازمانی تهیه و ابلاغ نموده بودم.اتفاقاً یکی از مظاهرش همین آفت عدم بلوغ مدیریتی بود!
دم درنیار و دفتر بیهوده پاره کن تا کی کلام بیهوده وگفتار ناصواب